یه دوست دختر اصفهانی هم نداریم تو این بارون پاییزی ببریمش بیرون، یه کم خیسش کنیم سرما بخوره، بش بخندیم!
گاهی تصور می کنم باران را با تو؛ درحالی که دستان گرمت را گرفته ام و بی صدا در صدای رود با سکوت با یکدیگر حرف می زنیم و مسیر بی انتها را به انتها می رسانیم. احساسی بس زیباست..
کی تو را خواهم یافت ای محبوب من!
آیا قلبم را برای همه ی ظرفیت عشق مهیا کرده ام؟! آیا تفاوت عشق را با عادت می فهمم؟! آیا عشقم با هوس های مدشده ی امروزی تفاوت خواهد داشت؟
کی تو را خواهم یافت ای محبوب من!
گاهی دلم به عشق می خندد. انکارش می کند! زهی خیال باطل. من که می دانم تو می آیی. پس چرا دلم تو را پس می زند؟!
کی تو را خواهم یافت ای محبوب من!
باید دلم را جارو کنم. باید ذره ای محبت غیر را در آن راه ندهم. عشق خدایی که به این راحتی بدست نمی آید. عشقی که هر دوی ما را به سرچشمه ی کمال برساند. باید دلم را از خودم خالی کنم.
عشق وقتی می آید که تو دلت را از خودت هم خالی کرده باشی. وقتی که احساسی سرشار برای دادن داشته باشی، نه عقده هایی حقارت گونه و بیمارشکل برای پر کردن خلاء عاطفی ات!
کی تو را خواهم یافت ای محبوب من؟!
سلام پسر عاشق
حال شما؟
خوبی؟
بابا تحویل بگیر
معلومه کجایی؟
دیگه اون بارونا هم نیومدا
داریم خفه میشیم تو این هوا
سلام مطلالب جالبی نوشتی تو وبتون
اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن
من مکافاتم ودرجلدخودم میسوزم............
اه اه بابا نکن این کارا رو آبرومونا بردی
دختر اصفهانی خودش یه 2نیاست
سلووووووم دادا منم اصفونیم.....
وبت خوبس خوبس خعلی خوبس